لطفاً از امام نقی (علیه السلام) دفاع نکنید !!
یا آنقدر خواب، که از جهان بی خبریم و یا آنقدر غرق در جهان، که فراموش می کنیم هنوز زنده و محتاج به هوا هستیم. آنچنان خود را به جریان آب سپرده که به گرداب رسیدیم و لحظه ای به خودمان آمدیم و دیدیم که دیگر کار از کار گذشته است.
براستی که ما یک مشت موجودات عافیت طلبیم و آنجا که باید سینه ها بِدریم، کنجِ صومعه در جستجوی خدایی حرف گوش کن و حاجت دهنده ایم.
و تو ای «سامرا نشین»، خوب ما را می شناسی...
ما پدیده ای تاریخ مصرف گذشته ایم که از جنس مان «بسیارها» آمدند و رفتند. رفیقِ نیمه راه، شایسته ترین لقب است برای«زُبِیرها» که بعد از ماجرای «سقیفه ها» « فراموشی ها» گرفتند و آنقدر از «علی ها» دور شدند که همان دور ماندند
و همان دور مردند...
این رسمِ عجیب را این بار ما بر پا داشتیم و امروز پرچم زبیر را داعیه داران عشق تو بدوش می کشند.
فاصله بین مان در حدی بود که دشمن دست به کار شد، تقدست را نشانه رفت و معصومیتِ چشم هایت را مصادره کرد.
شنیدیم در سکوت موحش شب از خیمه گاه حکومت عباسی صدای ساز و آواز می آید!
گوش ها را تیزتر کردیم...
انگار با نام تو ضرب گرفته و می رقصند !!
این شرمندگی را به کجا ببریم که دشمن، قلب سپاه را به گلوله بسته است و ما همچنان در خیمه ها مان خوابیده ایم !!
و تو ای «سامرا نشین»، خوب ما را می شناسی...
نظرات شما عزیزان: